جدول جو
جدول جو

معنی ابن مرتضی - جستجوی لغت در جدول جو

ابن مرتضی
(اِ نُ مُ تَ ضا)
احمد بن یحیی بن مرتضی المهدی لدین الله الیمانی. از علمای مشهور زیدیه. در سال 840 ه. ق. در صنعاء یمن درگذشت. او راست: کتاب الازهار فی فقه الائمه الاخیار و شرح آن موسوم به الغیث المدرار و البحر الزخار الجامع لمذاهب علماء الامصار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ فَ تَ نا)
حذر. ناقلا
لغت نامه دهخدا
(اِ نُفَ رَ)
ابوالولید یا ابومحمد عبدالله بن محمد بن یوسف بن نصر ازدی. از اعاظم ادبا و شعرا و فقهای اندلس. مولد او بقرطبه. در 383 ه. ق. به شرق رحلت کرده و از راه قیروان بزیارت خانه رفته و در قیروان و مکه و مدینه و قاهره ادب و فقه فراگرفته و سپس بموطن خود بازگشته است. و چندی قضاء بلنسیه داشته و آنگاه که بربرها به قرطبه هجوم بردند (403) در خانه خویش کشته شده است. او راست کتاب نفیس تاریخ علماءالاندلس
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ)
علی بن عبدالرحمن. محدث است. محدثان در فرهنگ اسلامی به عنوان حافظان میراث نبوی شناخته می شوند. آن ها با تلاش خستگی ناپذیر، هزاران حدیث را به صورت شفاهی یا مکتوب گردآوری و ثبت کردند. یکی از افتخارات تمدن اسلامی، وجود محدثانی است که در بررسی اسناد و راویان، به دقتی علمی دست یافتند که در هیچ تمدن دیگری یافت نمی شود. به واسطه محدثان، تاریخ شفاهی اسلام تبدیل به مجموعه ای دقیق و قابل اتکا شد.
لغت نامه دهخدا